خلاقیت و نوآوری در کسب و کار یکی از علایق و ویژگی های اصلی مدیران موفق است؛ زیرا که آن ها به خوبی می دانند که برای پیشرفت کسب و کار و مجموعه به خلاقیت و نوآوری نیازمند هستند و بهترین شیوه برای داشتن یک کسب و کار خلاق و نوآور این است که ما مجموعه خودمان را از افراد خلاق و نوآور تشکیل بدهیم و یا این که این فرایند خلاقیت و نوآوری را در وجود کارکنان خود بیدار کنیم.

هرچه خلاقیت و نوآوری بیشتر باشد گام های مجموعه و سازمان شما به سمت موفقیت بلند تر و محکم تر خواهد بود.

در این مقاله سعی شده است که نگاه نو و تازه ای داشته باشیم که چگونه خلاقیت و نوآوری را در سازمان خود ایجاد کنیم و یا ارتقا ببخشیم.

با تامل در مجموعه دستاوردهای فرهنگی انسان ها در بخش های مختلف؛ تجهیزات و وسایلی که لوازم زندگی انسان های امروزه را تشکیل داده است؛‌ به سادگی متوجه خواهیم شد که معمولی ترین وسایل موجود در زندگی انسان ها مثل ظروف غذا و یخچال و اجاق گاز؛‌ میز و صندلی و تلویزیون و سایر لوازم موجود در اطراف ما؛‌ محصول و زاده خلاقیت و نوآوری افرادی بودند که سعی داشتند با ایجاد ابتکارات و فکر کردن و عملی کردن آنها این وسایل ها را به وجود بیاورند.

به عبارتی دیگه خلاقیت و نوآوری همین فکر کردن و عملی کردن و برطرف کردن نیازها است.

خلاقیت از دیدگاه مدیران موفق

خلاقیت به شیوه های متعددی تعریف شده است؛‌ اندیشمندان و دانشمندان بزرگ تعریف های متفاوتی از خلاقیت داشتند؛ که هر کدام از این تعریف ها ممکن است صرفا یک بخش و یک بعد از خلاقیت را تعریف کرده باشد.

دانشمند هربرت فوکوس:‌

خلاقیت عبارت است از هر نوع تفکری که مساله ای را به طور مفید و بدیع حل کند.

دانشمند سیدل:

توانایی ربط دادن و وصل کردن موضوع ها؛‌ صرف نظر از اینکه در چه حوزه ای یا زمینه ای انجام می گیرد.

دانشمند اریک فروم:

خلاقیت توانایی آگاه شدن و پاسخ دادن است.

دانشمند ابراهام مازلو:

از یک تاجر چنین آموختم که ایجاد یک موسسه تجاری؛ و ‌از یک ورزشکار آموختم که حمله ی کارآمد در هنگام بازی ممکن است یک نوع خلاقیت باشد.

با این تعریفات مدیران موفق هم از خلاقیت چنین برداشت می کند؛ که به طور کلی خلاقیت عبارت است از به کارگیری توانایی ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید و همچنین خلاقیت ممکن است در بخش های مختلف یک سازمان و نزد هر کدام از یک کارکنان سازمان ما باشد و به همین دلیل است که مدیران موفق شرایطی را ایجاد می کنند که هر کدام از کارکنان اجازه ایجاد خلاقیت را داشته باشند و سعی می کنند که رابطه ای بین انگیزه در کسب و کار و خلاقیت را وجود بیاورند.

بدیهی است که پایه و اساس فعالیت با هر تعریفی و زاویه نگاهی بر مبنای تفکر کردن است.

موانع خلاقیت از دیدگاه مدیران موفق

تمامی کارکنان مجموعه و سازمان ما به طور کلی تمامی انسان ها از استعداد نوآوری و خلاقیت بر خوردار هستند؛ به همین دلیل مدیران موفق این شرایط یعنی ایجاد خلاقیت و نوآوری را ویژه خودشان و یا مدیران ارشد نمی دانند.

مدیران موفق به خوبی می دانند که عوامل بازدارنده ظهور خلاقیت؛ مهمتر از وجود استعداد خلاقیت است؛‌ چون که در صورت آزادسازی ذهن از پیش فرض ها و الگوهای رفتاری؛ در مدت زمان کوتاهی می توان قدرت خلاقیت و عملی کردن فکرها و اندیشه های کارکنان را به طور چشمگیری افزایش داد.

در این مسیر بروز و ایجاد خلاقیت ممکن است موانع زیادی به وجود بیاید که مدیران موفق به خوبی با این مسائل آشنا هستند و می دانند که ایجاد خلاقیت و نوآوری در وجود کارکنان با رفع این موانع به وجود می آید.

مثل:‌

۱- فقدان اعتماد به نفس

۲- ترس از انتقاد و شکست

۳- تمایل به همسو بودن با اعضای گروه

۴- عدم تمرکز لازم بر روی افکار و ذهن

اغلب انسان ها بر اساس عادت مجموعه رفتارهایی را از خود نشان می دهند و اگر ما تلاش کنیم این موانع را بر طرف کنیم و فعالیت های خودمان را بدون این موانع انجام دهیم این رویه به یک روش ثابت برای انجام کارها تبدیل می شود.

ارتباط خلاقیت و نوآوری در کسب و کار از دیدگاه مدیران موفق

از آنجایی که خلاقیت و نوآوری با قدرت زیادی با هم عجین شده اند؛‌ اگر بخواهیم تعریف مجزایی از خلاقیت و نوآوری داشته باشیم کار سخت و دشواری است.

خلاقیت پیدایش و تولید یک اندیشه و فکر نو است.

نوآوری عملی ساختن اندیشه و فکر است.

به عبارت دیگر خلاقیت به قدرت ایجاد اندیشه های نو اشاره دارد و نوآوری به معنای کاربردی ساختن آن افکار نو و تازه است.

طبق این تعریف خلاقیت لازمه ی نوآوری و تحقق جویی وابسته خلاقیت است.

خلاقیت و نوآوری
خلاقیت و نوآوری

تکنیک ساده پیشنهادی مدیران موفق جهت توسعه خلاقیت

ا- طوفان فکری:

افراد با مشاهده این که دیگران در حضور جمع در مورد موضوعی اظهار نظر می کنند؛ طبیعتا ذهن آن ها هم به نوعی درگیر این مسائل می شود و به این موضوعات فکر می کنند.

۲- تکنیک شش کلاه تفکر:

آقای ادوارد دوبونو در کتاب شش کلاه تفکر توضیح کاملی را در این خصوص مطرح فرمودند؛‌ پیشنهاد می شود جهت آشنایی بیشتر از روش های گوناگون ایجاد خلاقیت و تفکر این کتاب را مطالعه بفرمایید.

۳- گردش تخیلی:‌

این روش بر اساس دیدگاه روانشناسی به نام گوردون انجام می شود که فرد حالت ساختگی یا به نوعی تصویر سازی می کند.

۴- تفکر موازی:

یک ایده غیر ممکن داشته باشید مثلا زندگی در سیارات دیگر که با توجه به کنکاش در مورد این ایده افکاری و روش ها و ایده های خود را در شرایط متفاوت استفاده کنید.

۵- ارتباط اجباری:

ایده ها و افکار مختلف را در کنار هم قرار می دهیم و سعی می کنیم که بین آن ها ارتباط بر قرار کنیم.

۶- اعتماد سازی در کسب و کار:

مدیران موفق در کسب و کار شرایطی را ایجاد می کنند که به کارکنان اثبات بشود که مدیران رفتار و عملکرد و تفکر کارکنان اعتماد دارند.

تفکر خلاق داشتن در کسب و کار

تفکر خلاق تفکری است که در آن ابتکار؛‌ کشف و نوآوری وجود دارد. به عبارت دیگر فرآیند دستیابی به ایده را می توان تفکر خلاق نامید که بخشی از کل فرآیند خلاقیت در کسب و کار است.

دو بخش عمده برای ایجاد تفکر خلاق در کسب و کار عبارتند از:

  • دستیابی به ایده
  • اجرایی نمودن

روش های ایجاد تفکر خلاق در کسب و کار

– جایگزین کردن:

چه کسی؛ چه چیزی؛ چه ماده ی دیگری یا چه فرآیندی دیگری را می توان جایگزین مورد انتخابی نمود؟

– ترکیب کردن:

اگر یک ترکیب جدید ایجاد کنیم چه می شود؟

– وفق دادن:

چه ایده ی دیگری پیشنهاد می کنید؟ آیا در گذشته ایده ی مشابهی وجود داشته است؟

– ایجاد تغییرات در حیطه کسب وکار:

اگر تغییر معنی؛‌ تغییر رنگ؛‌ تغییر حرکت؛‌ تغییر صدا؛‌ تغییر رایحه؛‌ تغییر شکل و تغییر اندام ایجاد شود؛ چه می شود؟

– بزرگ نمودن:

اگر تکرار بیشتر ایجاد شود؛‌ قوی تر شود؛‌ ارزش آن بیشتر شود؛‌ اگر حجم آن بیشتر شود و یا به واحدهای بیشتری تبدیل شود؛‌ چه می شود؟

– استفاده در کاربردهای دیگر:

این ایده در حالت فعلی خود چه کاربردی دیگری می تواند داشته باشد؟ در چه جاهای دیگری می توانیم از آن استفاده کنیم؟

– حذف کردن:‌

اگر کوتاه شود؛‌ اگر ساده تر شد؛‌ اگر متراکم تر شد؛‌ چه می شود؟

– بازآرایی:

اگر اجزا را جا به جا کنیم؛‌ چه می شود؟ چه الگوهای دیگری را می توان استفاده نمود؟ چه نقشه های دیگری می توان استفاده نمود؟

ویژگی های افرادی که اهل تفکر خلاق هستند

۱- انگیزه برای پیشرفت دارند.

۲- کنجکاوی فراوان دارند.

۳- علاقه زیاد به نظم و ترتیب دارند.

۴- قدرت گفتن این که من هم هستم را دارند.

۵- اعتماد به نفس دارند.

۶- پشتکار زیاد دارند.

۷- دارای طرز تفکر انتقادی هستند.

۸- افرادی هستند که رابطه بین اهمیت دانش و خلاقیت در کسب و کار را به خوبی می دانند.

۹- سرشار از احساس و اشتیاق هستند.

۱۰- دارای قدرت تاثیرگذاری بر مردم هستند.

برای این که تفکر خلاق را در کسب و کار خود تقویت کنیم در ابتدا باید این طرز تفکر را در بین کارکنان خود ایجاد کنیم.

برای این کار روش های متفاوتی وجود دارد که می توانیم از آن برای ساختی یک مجموعه خلاق و کارکنان خلاق استفاده کنیم.

‌این روش ها عبارتند از:

۱- تشخیص و معین نمودن هدف و هدف گذاری و انگیزه در کسب و کار

۲- ایجاد و بدست آوردن مهارت های پایه

۳- تشویق شدن برای به دست آوردن دانش مربوط به حوزه های مشخص و تخصصی

۴- برانگیختن و تشویق روحیه ی کنجکاوی و کشف کردن

۵- دقت و اصرار داشتن در سبقت از دیگران و ارائه توانایی های خودمان

۶- بالابردن سطح باورها و عقایدمان درباره ی خلاقیت

۷- ارائه فرصت هایی برای انتخاب کردن و کشف

۸- گسترش دادن و بهتر کردن توانایی های خودمان.